بدون شک امروزه توریسم و گردشگری به عنوان یکی از مهمترین صنایع جهان شناخته میشود. به طوری که نقش چشمگیری در افزایش رشد نرخ تولید سالانه ایفا مینماید. ورود ارز و نقد بودن، سرمایهگذاری اندک نسبت به سایر صنایع،تبادل فرهنگ و آداب و رسوم ملل مختلف و... این صنعت یکی از جنبههای بسیار بارز آن است. این صنعت به دلیل ارتباط با دیگر صنایع نیز میتواند نقش موثر و چشمگیری در رشد و شکوفایی سایر صنایع ایفا نماید.
اما آنچه امروزه در این صنعت بسیار کم به چشم میخورد بازاریابی و نقش آن در این صنعت است به طوری که شاید بسیاری از جنبهها و جاذبههای گردشگری برای مردم کشور نیز ناشناخته بوده یا بسیار کم رنگ یا حتی به طور اشتباه معرفی شده است. در این خصوص با بازاریابی گردشگری یک روند مدیریت فنی شامل پیشبینی نیازها و جلب رضایت گردشگران فعلی و آتی است، به طوری که شرکتهای مسافرتی و عرضه کنندگان را در رقابت با یکدیگر قرار داده است. اگر بازاریابی را فرایندی مدیریتی بدانیم تمام فعالیتهای برنامه ریزی ، تهیه محصولات گردشگری و جذب گردشگر نیازمند عملیات و فعالیتهای بازاریابی است . بازاریابی عبارت است از همه فعالیتهای ارزیابی بازار و نیازهای مشتریان آن بازار ، همراه با ارزیابی خدمات ، امکانات ، هزینه های حصول به هدف و تسهیلاتی که رضایت مشتریان را در بر دارد . این فرایند شامل برنامه های هدف گذاری شده بر گروه خاصی از مشتریان و ترغیب آنها به استفاده از خدمات است . ضعف بازاریابی گردشگری در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری عمده ترین عامل عقب ماندگی ایران از روند رو به رشد این صنعت در بازارهای جهانی است . بر این اساس با اتخاذ سیاست گزاریهای مناسب و تعدیل در سیاست های منطقه ( بازنگری در همه قوانین که مربوط به گردشگری می شود ) می توان به یک الگوی جامع ،در مقاصد گردشگری با توجه به خواسته ها و نیازهای گردشگران رسید . با بازنگری در قوانین مربوط به گردشگری می توان نقش بازاریابی گردشگری را در سیاست گزاریها پررنگ تر کرد و با اختصاص بودجه و امکانات مناسب در امر بازاریابی گردشگری از این صنعت بهره برد .